بير گوزل شعر
يئنه دؤيدو اليمدن / باز هم كتكم زد
باجارماديم پارسيني / پارسي را بلد نبودم
ايراد توتدو ديليمدن / از زبانم ايراد گرفت
دئديم : آغا موعلليم / گفتم اقا معلم
وورما ، گؤينه دي اليم / نزن دستهايم درد گرفت
نه دير آخي گوناهيم / گناه من مگر چيست؟
توركودور منيم ديليم / زبان من تركي است
ياپيشدي قولاغيمدان / گوشم را گرفت
دئدي : بوراخ توركونو / گفت ول كن تركي را
او قالدي ائوينيزده / تركي را در خانه گذار
اونوت گئتسين كؤكونو / اصل و نسبت را فراموش كن
اؤيره نمه سن آب – بابا / آب بابا را ياد نگيري
آچاجاقسان اليني / تنبيه مي شوي
كؤتك يئيه ندن سونرا / بعد اين كه كتك خوردي
اونودارسان ديليني / زبانت را فراموش مي كني
سنين هاران توركدور؟ / كجاي تو ترك است؟
آذريسن ، آذري / آذري هستي تو آذري
كيم اؤيره ديبدير سنه / كي يادت داده تو را
بئله يانليش سؤزلري / اين حرفهاي غلط را
آخدي گؤزومون ياشي / اشك از چشمانم سرازير شد
تيتره دي ديل – دوداغيم / لرزيد زبان و دهانم
بئله يالان سؤزلره / اين حرفهاي دروغ را
اينانمادي قولاغيم / باور نكرد گوشهايم
آنام مني اويدورماز / مادرم مرا گول نمي زند
آتام مني آللاتماز / پدرم به من كلك نمي زند
بو سؤزلرين هئچ بيري / اين حرفها هيچ كدام
منيم عاغليما باتماز / به عقلم جور در نمي آيد
نييه منيم آديمي / چرا اسم مرا
سوروشمايير اؤزومدن / از خودم نمي پرسد
نييه سؤزون دوزونو / چرا حرف راست را
اوخومايير گؤزومدن / نمي خواند از نگاهم
هركس يالان دانيشسا / هر كس كه دروغ بگويد
آللاهين دوشمانيدير / دشمن خداست
من كي يالان دئميرم / من كه دروغ نمي گويم
بو اونون يالانيدير / اين دروغ اوست
لايلاي دئييبدير آنام / مادرم لالاي مي گفت
منه بئشيكده توركو / در گهواره به تركي
دانيشميشيق هاميميز / همه حرف زديم
ائوده – ائشيكده توركو / به تركي هم در خانه هم در بيرون
نه دن گرك يازماياق / چرا ننويسيم
ديليميزي كيتابا ؟ / زبانمان را در كتاب
مدرسه ده نه اوچون / به چه دليل در مدرسه
گلمه يك بيز حئسابا؟ / ما را به حساب نياورند
هئچ عاغليما سيغمايير/ هيچ عقلم قد نمي دهد
نه دير بونون جاوابي / جواب اين چيست
سو يئرينه اوخويام / به جاي سو
مدرسه ميزده آبي / در مدرسه بگويم آب
يقين كؤتك يئمزديم / مطمئناً كتك نمي خوردم
اوخوسايديم ديليمي / اگر به زبان خودم تحصيل مي كردم
گؤينه رتيدن سيخمازديم / از سوزش آن نمي گذاشتم
قولتوغوما اليمي / دستهايم را به بغلم
قوي بؤيويوم بير اؤزوم / بزرگ كه شدم
اولاجاغام موعلليم / من هم معلم مي شوم
اوندا چوخ ايش گؤره جك / خيلي كارها انجام خواهد داد
بو گون گؤينه ين اليم / اين دستهاي دردالود
كيلاسيمدان گله جك / طنين كلاس من
ائليميزين اؤز سسي / صداي ايل و تبار خودم
اولاجاقدير او زامان / خواهد بود آن زمان
توركون ده مدرسه سي / ترك هم مدرسه اي خواهد داشت...
ساموئل ويمزآمريكايي و افشاگريهاي وي در موردارامنه
تا سال 1915- 1914 اين باند تروريستي در امپراطوري عثماني آنقدر كوچك بود كه تركها به آن اهميتي نمي دادند. بعد از شروع جنگ اشغالگرانه روسيه عليه عثماني، ارمنيها جهت تصاحب سرزمينهايي كه در حسرت آن بودند با روسها متحد شدند.
روزها ارامنه تركيه، خود را دوست ارتش عثماني قلمداد نموده، شبها با اعمال تروريستي ضربه هاي مهلكي بر ارتش عثماني وارد مي كردند. در نتيجه اين حملات تروريستي ارامنه، حكومت عثماني مجبور شد ارمنيهايي را كه در منطقه جنگي قرار داشتند از اين مناطق بكوچاند. زيرا در نتيجه رياكاري ارامنه، تركها نمي توانستند، ارمنيهاي تروريست را از غير تروريست تشخيص بدهند و در نتيجه در چنين وضعيتي ملتي كه مي خواست خود را از حمله دشمن مهاجم و نيز حملات تروريستي ارامنه حفظ كند، چاره اي جز كوچاندن ارامنه خائن و تروريست از منطقه جنگي نداشت».
turk
يك بحث كلي راجع به واژه مجعول » آذري » كه مرحوم كسروي با هدف تركي زدايي جعل و رايج كرد خدمت دوستان تقديم مي كنيم تا همه ابعاد آن مشخص گردد:
- مساله بسيار ساده و چنين است كه زبان ما تركي است و ما ترك هستيم و پدران و مادران و اجداد ما همه خود را ترك مخوانند و ملل و اقوام همسايه نيز ما را ترك خوانده اند نه چيز ديگر. .و اسناد و نوشته هاي بيشماري در شرح اين امر بديهي موجود مي باشد.
- موضوع بحث و اعتراض ما هم مشخص است كه ميخواهيم زبان تركي به عنوان زبان بيش از سي ميليون ايراني رسمي شود و فرهنگ و هويت تركي هم ايراني تلقي گردد نه بيگانه و غير خودي ، چون بدون رسمي شدن زبان تركي در ايران ، دمكراسي ناممكن بوده و سرابي بيش نيست و آفت دمكراسي هم پان ايرانيسم و ترك ستيزي است
- دوست محترم آذري واژه اي جعلي است كه براي تحريف واقعيت فرهنگي و زباني تركها در ايران و جمهوري آذربايجان از سوي حكومتهاي شوروي و ايران ابداع و ترويج شده است و شما از هر انسان بدون غرض و مرضي سوال كنيد خودش را نه آذري بلكه ترك و زبانش را توركي ميخواند.
-وانگهي وقتي برخي هموطنان از ما بهتر ميخواهند ما را مورد لطف و عنايت و عطوفت قرار دهند ما را ترك خر مي نامند نه آذري خر ( نمونه آخرش را نيز در كرمان و تهران ديديم كه بيشتر از ده ها هزار تماشاچي در روز روشن و با وقاحتي بي سابقه شعار ميدادند : ترك خر – ترك خر – ترك خر. صداي نعره هاي نفرت افكن اين جماعت چنان بود كه از تلويزبون هم شنيده مي شد، يعني يا تماشاگران با همت مضاعف فحاشي ميكردند يا عوامل تلويزيوني هم از اين اتحاد و همدلي موجود در تحقير تركها بوجد آمده و صداي تماشاچيان عزيز فارس را فيلتر نمي كردند.با اينحال در اصل اتفاق خاصي نيافتاده است اين فحشها همه روزه در مدرسه و كوچه و دانشگاه و بازار گفته ميشود و چيز جديدي نيست و كودكان ترك با اين تحقير و سرخوردگيها بزرگ ميشوند.)
- شما از اين واهمه داريد كه با بيان واقعيات و صحه گذاشتن بر زبان و هويت تركي ، تركها از ايران جدا شوند درحاليكه اينطور نيست چيزي كه باعث جدايي ميشود سركوب فرهنگي و زباني و آسيميلاسيون و فارسي سازي اجباري و تغيير اسامي جغرافيايي رودها و شهرها و كوهها و …. از تركي به فارسي است كه مورد پذيرش مردم نيست
راه حل هم بسيار ساده است ، رسميت زبان تركي و برابري حقوقي همه ايرانيها اعم از فارس و تورك و كورد و….
-با كساني كه عنادورزانه تركي را آذري ميگويند هيچ حرفي نيست كه همچنان با جعل واقعيات خوش باشند ولي براي ساير عزيزان حتي با نظرات مخالف احترام بسيار قائل هستيم و اين چند سطر را به همه آنها تقديم ميكنيم:
- لطفا واقعيات را بپذيريد براي مبارزه با تجزيه و حفظ وحدت ايران ، دشمني با واقعيات و تحريف زبان و تاريخ و فرهنگ مردم ترك ايران آب در هاون كوفتن است- مساله اصلي تركها در ايران نه تاريخ و نژاد كه برخورداري از حقوق فرهنگي و سياسي است و هيچ تنافر و تضادي بين داشتن هويت تركي با ايرانيت و ايراني بودن نيست .
-ادعاهاي آقايان پان ايرانيست به فرض صحت هم ربطي به مساله مذكور ندارد و فقط براي رد گم كردن و تغيير صورت مساله و بردن بازي در زمين و مسيري است كه نه پاياني دارد و نه راه حلي براي مساله اصلي » طلب حقوق فرهنگي ، زباني و سياسي براي تركان و رسميت هويت تركي در ايران » ارائه ميدهد سهل است كه موجب نقار و بدفهمي و ترويج ادبيات سخيف نژادپرستي نيز ميگردد.
- براي قضاوت ساير دوستان منصف و شريف به دو مغالطه و آدرس غلط اصلي سروران پان آريانيست را ذكر و پاسخ آن را نيز تقديم ميكنم :يكي از ادعاهاي اين ذوات عالي آذري خواندن تركي و مجادله و سفسطه در باب قدمت حضور زبان تركي در ايران و آذربايجان و ديگري آران خواندن جمهوري آذربايجان است.
جواب:
- طبري در وقايع سال ۱۰۴ هجري مينويسد: «و في هذه السنه غزا الجراح بن عبدالله الحكمي و هو امير علي ارمينيه و آذربايجان ارض الترك ففتح علي يديه بلنجرم و هزم الترك: و در اين سال جراح بن عبدالله الحكمي جنگ كرد. او امير ارمنستان و آذربايجان سرزمين تركان بود. وي بلنجرم را با دستان خويش فتح كرد و تركان را شكست داد.» (طبري ج ۵ ص ۳۶۸) مولف البدايه و النهايه نيز در ج ۹ ص ۲۵۶ به اين امر اشاره كرده است.بنا بر سخن طبري اولا نام اين زبان و مردمان تركي و ترك است و آذري لغتي نامربوط دراين مورد است در ثاني حداقل در سال 104 هجري تركها ساكن اين مناطق بوده اند.
همچنين طبري در باب وقايع سال نود هجري مي نويسد: «و فيها غزا مسلمه بن عبدالملك الترك حتي بلغ الباب من ناحيه آذربيجان ففتح حصونا و مدائن هنالك: در اين سال (۹۰ هجري)مسلمه بن عبدالملك با تركان جنگيد و تا منطقه باب الابواب (دربند) آذربايجان رسيد و در آنجا شهرها و قلعه ها را فتح كرد.». (طبري ۵ ص ۲۲۶)
از اين سند نيز به وضوح مستفاد ميشود كه حداقل تا شهر دربند آذربايجان خوانده ميشده است و جعل كلمه آران كه منطقه اي در داخل آذربايجان است و بكارگيري عنادورزانه اين واژه بجاي » جمهوري آذربايجان « تنها ناشي از فوبياي ذوات عالي پان آريانيست است.
به آقايان و خانمهاي عزيزي كه با وجود اين دلايل و اسناد روشن و مبرهن باز بر دگمهاي خود اصرار دارند درودهاي گرم و سلام صميمي تقديم ميكنيم كه :و اذا خاطبواهم الجاهلون قالوا سلاما
اين متن خلاصه مي تواند فرقاني براي جدا كردن مسير عناد و حق جويي مورد استفاده قرار گيرد.
همچنين دكتر فرهاد كابوسي در رديه اي علمي پنبه جعليات ايدئولوژيك مرحوم كسروي و شركا را رشته كرده است كه در وبلاگ و يادداشتهاي ما قابل ملاحظه است حال اين گوي و ميدان
مدعيان تز وجود زباني به اسم آذري دلايل عقلي خود را ارائه كنند تا سيه روي شود هركه در او غش باشد .
فيلم "قتل عام خوجالي" در فستيوال فيلم آنتاليا نمايش داده شد
- [ 1 ]